من یک کابوس تکراری دارم که از روزهای دانشگاه همراه من است. بسیاری از مردم می گویند آنها نیز یک رویا مشابه دارند: روز آخر امتحان ها است و من امتحاناتم را خراب می کنم و به اندازه کافی آماده امتحان نیستم.
هر بار که از خواب بیدار می شوم می ترسم و فکر می کنم دوباره باید شروع کنم. البته این اتفاق نمی افتاد این فقط یک خواب بود. اما وقتی که این کابوس ها را می دیدم درس مهمی در مورد خودم یاد گرفتم: من بیشتر به ترس از شکست تمایل دارم تا میل به موفقیت. اگر کاری انجام می دهم، نمی خواهم ببازم. این رفتار مرا پیش می برد.
مهم نیست چه چیزی به شما انگیزه می دهد. همیشه دشمنان عاطفی در گوشه ای از ذهن شما وجود دارند که انتظار دارند شما را سرکوب کنند. این سه دشمن بزرگ، ترس، عدم اطمینان و شک و تردید هستند. این دست اندرکاران در داخل ذهن شما زندگی می کنند و حتی مانع از تلاش شما برای رسیدن به رویاهای خود می شوند. اما من چند راهنمایی برای کمک به شما در مبارزه با آن ها دارم.
شما هرگز بر ترس های خود غلبه نخواهید کرد. اگر به آنها اجازه دهید، دشمنان عاطفی موفقیت شما را از بین خواهند برد و شما را فلج می کنند و مانع از حرکتتان به سمت جلو می شوند.
حقیقت این است که ما خود را کمی بیش از حد جدی می گیریم. آخرین باری که ساعت ها بی خوابی کشیدید و نگران آخرین مهلت بودید کی بود؟ بدترین سناریو را تصور کنید زیرا هیچ چیز از آنچه ما تصور می کنیم بدتر نمی شود.
اکثر ترس های ما غیر منطقی هستند درست مثل کابوس کالج من. همیشه زمان هایی است که شما توانایی های خود، قدرت، شجاعت و موفقیت در زندگی خود را مورد سوال قرار می دهید. این افکار مزاحم را در مقابل مغز خود بکشید و ارزیابی کنید که آیا آنها در واقعیت ریشه دارند یا خیر. در اغلب موارد، آنها باعث ناامنی می شوند.
هنگامی که تلاش می کنید با دشمنان عاطفی خود مقابله کنید، لیستی از بزرگترین دستاوردهای خود را بنویسید و آن را به عنوان یک یادآوری جایی بزنید. تأییدیه شخصی بهترین راه برای تقویت چیزهای مثبت در مورد خودتان است.
من یک ترس شدید و ماندگار از ارتفاع دارم. آیا باید به کوه اورست صعود کنم تا بر این ترس غلبه کنم؟ نه، زیرا غلبه بر این ترس به اهداف من خدمت نمیکند یا من را به سوی زندگی بهتر هدایت نمیکند. اما من به ترس سخنرانی عمومی غلبه کرده ام. در مورد دشمنان احساسی که انتخاب می کنید با آنها روبرو شوید، هوشمندانه باشد.
هر روز ما منابع ارزشمندی را از دست می دهیم: توجه خودمان. افکار منفی را از ذهن خارج کنید و به افکار و پیام های مثبت توجه کنید.
هنگامی که احساس می کنید دشمنان عاطفی را از بین برده اید، به یاد داشته باشید که زندگی همان چیزی است که شما می سازید، و مانند امتحانات، زندگی نیز خوب خواهد بود.
تمامی مادرها از روزی که قرار است به نوزادشان غذا بدهند، نگران می شوند که مبادا نتوانند همه نیازهای فرزندشان را تامین کنند. به همین بهانه در این مطلب ما پله پله و هفته به هفته بهترین غذای کمکی نوزادان با طرز تهیه آن را به شما آموزش می دهیم. تغذیه کمکی در پایان ۶ ماهگی (۱۸۰ روزگی) شروع می شود.
همزمان با شروع غذای کمکی تغذیه با شیر مادر باید همچنان مکرر و برحسب میل و تقاضای شیرخوار ادامه داشته و حتی دفعات تغذیه با شیر مادر افزایش می یابد. همچنین در این زمان باید براساس نیاز کودک به او آب جوشیده سردشده داد.
شروع غذای کمکی با فرنی آرد برنج است که روز اول از یک قاشق مرباخوری یک بار در روز (مثلا ظهر) شروع شده و کم کم به مقدار و دفعات آن متناسب با اشتهای کودک اضافه می شود. نهایتا در پایان یک هفته مقدار آن بادی به حدود ۱۲ قاشق مرباخوری برسد. بخاطر بسپارید همچنان شیر مادر غذای اصلی شیرخوار شما است.
هفته دوم ماه هفتم
در این هفته می توان حریره بادام را به رژیم غذایی کودک اضافه کرد. شروع آن نیز مانند فرنی از یک قاشق مرباخوری یک بار در روز است تا روز ششم و هفتم به ۱۲ قاشق مرباخوری در روز برسد. فراموش نشود که در این هفته به تدریج که مقدار و دفعات تغذیه با حریره بادام افزایش می یابد مقدار و دفعات تغذیه با فرنی کم می شود بنابراین در هر وعده و یا در تمام دفعات می توان حریره بادام را جایگزین فرنی نمود، یا یک وعده فرنی و وعده بعد حریره بادام داد.
دو هفته آخر ماه هفتم
ضمن ادامه تغذیه با شیر مادر در این دو هفته شیرخوار با غذای جدید آشنا شده و سوپ به رژیم غذایی او اضافه می شود. بدین ترتیب که روز اول، صبح و عصر و شب از فرنی یا حریره بادام استفاده می کند و ظهر علاوه بر فرنی یا حریره بادام، یک قاشق مرباخوری سوپ هم می خورد. به این ترتیب، هر روز بر مقدار سوپ افزوده شده و از مقدار حریره بادام یا فرنی کم می شود تا برحسب اشتهای کودک مقدار سوپ به ۳ تا ۶ قاشق مرباخوری در هر وعده برسد.
بهترین سوپ برای کودک:
۱- در ابتدای شروع سوپ برای کودک آن را از گوشت بدون چربی (گوشت گوسفند، مرغ یا گوساله) به اندازه یک تکه خورشی، برنج و هویج تهیه کنید.
۲-هر سه روز یک بار یک نوع سبزی به سوپ اضافه کنید مانند جعفری، گشنیز، لوبیا سبز، کدو سبز، کرفس، گوجه فرنگ، کدو حلوایی.
۳- به سوپ کودک نباید نمک، شکر یا چاشنی اضافه کرد.
۴-بهتر است کدو، کرفس، لوبیا سبز را اول پخته و بعد به سوپ کودک اضافه نمود.
۵-سبزی ها باید در آخرین لحظات پخت سوپ اضافه شود. در ظرف نیز باید بسته باشد تا ویتامین های آن از بین نرود.
۶-استفاده از اسفناج تا پایان یکسالگی مجاز نبوده و نباید به سوپ شیرخوار اضافه شود.
دو هفته اول ماه هشتم
در این دو هفته ضمن دادن سوپ، فرنی یا حریره بادام، زرده تخم مرغ هم به رژیم غذایی شیرخوار اضافه می شود. بنابراین در این سن باید به کودک ۵ وعده غذا داده شود. بدین ترتیب که صبح زرده تخم مرغ، ساعت ۱۰ صبح (بین صبحانه و ناهار) فرنی یا حریره بادام، ظهر سوپ، عصر مجددا فرنی یا حریره بادام و در شب دوباره سوپ به کودک داده می شود. در این زمان می توانید کم کم از سبزی های نشاسته ای مثل سیب زمینی، کدو حلوایی و نخودفرنگی (نخود سبز) به فاصله هر ۳ روز به سوپ اضافه کنید. ضمنا غلظت سوپ باید مانند حلیم باشد.
برای اضافه کردن سیب زمینی به سوپ ابتدا آن را بشویید و با پوست بپزید. سپس پوست آن را جدا کرده و سیب زمینی پخته شده را به سوپ کودک اضافه کنید. دقت کنید اگر بعد از پوست کندن سیب زمینی، بخشی از آن سبز رنگ بود باید آن را جدا کرده و دور بریزید. در این زمان همراه با سوپ می توانید به کودک ماست بدهید. بهتر است ماست با سوپ مخلوط نشود تا کودک با طعم ماست آشنا شود. ولی اگر کودک مخلوط ماست با سوپ را دوست دارد این کار بلامانع است.
دو هفته دوم ماه هشتم
برای تنوع بخشیدن به غذای کودک باید هر چند روز یک بار مواد تشکیل دهنده سوپ را تغییر داد. هر سه روز یکبار می توان جو، بلغور گندم، رشته فرنگی را که قبلا پخته و نرم شده است به اندازه یک قاشق مرباخوری به سوپ اضافه کرد. بعد از اضافه کردن جو، گندم و... بهتر است به اندازه یک قاشق مرباخوری کره یا روغن مایع به سوپ اضافه نمود. افزودن کره یا روغن مایع به غذاش شیرخوار به ویژه شیرخوارانی که رشد کافی ندارند به رشد آنان کمک می کند.
دو هفته اول ماه نهم
از ۹ ماهگی می توان حبوبات را نیز به سوپ کودک اضافه کرد. معمولا از عدس و ماش که هضم آسان تری دارند شروع کنید. در صورت امکان می توان از جوانه عدس یا ماش در تهیه سوپ استفاده کرد. در مورد سایر حبوبات مثل لوبیا چیتی، لوبیا قرمز و... بهتر است قبلا آن ها را خیس کرده و پوستشان را جدا نموده و بعد از پختن به سوپ کودک اضافه کرد. اگر از آرد حبوبات استفاده می شود یک قاشق مرباخوری سر صاف کافی است.
دو هفته ماه نهم
در این سن با استفاده از میوه های فصل آب میوه تازه تهیه کنید و به کودک بدهید. ابتدا از یک قاشق مرباخوری در روز همراه با یک قاشق مرباخوری آب جوشیده سرد شده شروع کنید تا کم کم به ۶ قاشق مرباخوری آب میوه خالص برسد. آب میوه را می توان بعد از فرنی یا حریره ساعت ۱۰ صبح داد.
دو هفته اول ماه دهم
از ماه دهم می توان به جای آب میوه، خود میوه را به کودک داد. برای این کار باید از یک قاشق مرباخوری میوه های فصل (هلو، سیب، موز، گلابی،...) شروع نمود و مقدار آن را به سه قاشق مرباخوری رساند.
میوه مورد نظر باید کاملا رسیده و شسته شده باشد و بعد از جداکردن پوست و هسته آن، میوه را بتدریج زیاد کرده و به ۵ تا ۶ قاشق مرباخوری در روز برسانید. در این زمان کم کم برحسب اشتهای کودک بر مقدار سوپ او به میزان حداکثر ۱۰- ۶ قاشق مرباخوری در ظهر و شب بیافزایید. همچنین کودک را با غذاهایی که خود می تواند به دهان ببرد مانند نان، بیسکوئیت ساده، ماکارونی پخته، تکه های سیب زمینی پخته، کوفته قلقلی و... آشنا کنید. به خاطر داشته باشید نیاز کودک به میوه در این سن کم است اگرچه دادن میوه و آبمیوه لازم است ولی بیش از حد دادن آن سبب پرشدن معده کودک می شود.
دو هفته دوم ماه دهم
در این زمان علاوه بر تنوع بخشیدن بر سوپ کودک می توان از کته نرم که در آب گوشت یا آب مرغ پخته می شود همراه با خود گوشت استفاده کرد. همچنین از گوشت ماهی که تیغ های آن کاملا گرفته شده باشد و همراه با کته نرم و سبزی پخته شده باشد می توان به کودک داد.
ماه یازدهم و دوازدهم
تنوع غذای کودک را رعایت کنید. با توجه به اشتهای کودک بر مقدار غذای هر وعده او اضافه نمایید. همچنان برای کودک غذای جداگانه تهیه کنید و از دادن غذای سفره خانواده به کودک به دلیل داشتن نمک و چاشنی اجتناب نمایید.
نکته مهم در تغذیه کودک زیر یکسال:
از پایان ۶ ماهگی و همزمان با شروع غذای کمکی تا پایان ۱۲ ماهگی غذای اصلی شیرخوار هنوز شیر مادر است لذا به تغذیه با شیر مادر بطور مکرر و برحسب تقاضا و تمایل شیرخوار در تمام مدت شب و روز باید توجه شود. معده کوچک کودک را با غذاها پر نکنید. چه این امر سبب می شود که کودک برای مدت طولانی تر سیر بماند و در نتیجه کمتر سینه مادر را بمکد. در نتیجه هم شیر کمتری به او می رسد و هم حجم کلی شیری که مادر تولید می کند کاهش خواهدیافت.
در تغذیه کودکان زیر یکسال همواره به این نکات توجه کنید:
۱- همزمان با شروع تغذیه تکمیلی نیاز کودک به آب افزایش می یابد و این نیاز با خوردن شیر مادر به تنهایی تامین نمی شود و باید برحسب نیاز و تمایل کودک آب جوشیده سردشده به او داده شود.
۲- دادن آب میوه به مقدار زیاد و یا شیرینی قبل از غذا، سبب کم شدن اشتها می شود و رشد کودک را به خطر می اندازد. بنابراین آب میوه و یا میوه رسیده و نرم را که با پشت قاشق له کرده اید، دو بار در روز بعد از غذای وسط روز و با حجم کم به کودم بدهید، ویتامین های مورد نیاز کودک به ویژه ویتامین C از راه شیر مادر تامین می شوند.
۳- از اضافه کردن نمک، شکر و ادویه غذای کودک زیر یکسال جدا خودداری کنید. زیرا ذائقه کودک در این زمان شکل می گیرد. در صورتی که کودک زیر یکسال دچار ایست یا افت وزنی است و غذای کاملا بی نمک خود را نمی خورد هنگام طبخ غذا از مقدار بسیار کمی نمک یددار استفاده کنید.
۴- برای بهتر کردن طعم غذای کودک به سوپ او آب لیموی تازه یا آب نارنج تازه اضافه نمایید.
۵- همزمان با شروع تغذیه کمکی (از پایان ماه ششم زندگی) قطره آهن به میزان ۱۰ تا ۱۵ قطره برای کودک شروع کنید قطره آهن تا پایان ۲ سالگی باید به کودک داده شود.
۶- قطره مولتی ویتامیل یا A+D را که از ۱۵ روزگی برای کودک خود شروع کرده اید تا پایان یکسالگی ادامه دهید در صورت صلاحدید پزشک این قطره را نیز تا پایان ۲ سالگی ادامه دهید.
به خاطر داشته باشید:
۷- غذا خوردن کودک در سنین ۱۲-۶ ماهگی فقط به منظور تامین نیازهای غذایی او نیست بلکه برقراری یک ارتباط اجتماعی بین والدین و کودک است. کودک همیشه از این که چیز جدیدی را از فردی که دوستش دارد می گیرد، بسیار خوشحال می شود.
۸- غذای کمکی علاوه بر این که بخشی از انرژی مورد نیاز کودک را تامین می کند راهی برای آشنایی او با مزه و قوام غذاها و فراگیری و تکامل او برای استفاده از غذاهای سفره خانواده است.
مواد لازم:
یک قاشق مرباخوری سرصاف آرد برنج
نصف قاشق مرباخوری سرصاف شکر
۵ قاشق مرباخوری( که بهتر است شیرمادر باشد) شیر
کمی( برای پختن آردبرنج مصرف می شود) آب
طرز تهیه:
آب
و شکر و آرد برنج را با هم مخلوط می کنیم و بر روی حرارت می گذاریم. بعد
از اینکه آرد برنج پخته شد، ۵ قاشق شیر را اضافه کرده و می گذاریم بجوشد تا
قوام بیاید. قوام آن باید کمی از شیرمادر بیشتر باشد. روز به روز بر حسب
تحمل کودک، قوام آن بیشتر می شود تا به غلظت فرنی واقعی نزدیک شود.
در روش دیگر می توان بعد از اینکه آب و شکر و آرد برنج روی حرارت قوام آمد شیرمادر را اضافه کرد تا کمی رقیق تر شود.
در طول ماه ششم پس از شیرخوردن، بر حسب تمایل کودک ۳ تا ۴ بار در روز به او فرنی بدهید.
حتما خیلی از شما به تازه پدر و مادرهایی برخوردهاید که به دلیل بیخوابی یا بدخوابی نوزادشان، پای چشمشان گود افتاده و دائم حواسشان به همه چیز هست تا مگر سر و صدا باعث بیدار شدن بچه نشود. اما واقعا دلیل بیخوابی نوزادان چیست؟ برای پاسخ به این سوال به سراغ دکتر علیاصغر متقی، متخصص نوزادان و کودکان رفتیم و در اینباره از او پرسیدیم.
دکتر متقی درباره بیخوابی نوزادان میگوید: بیخوابی نوزادان درواقع احساسی است که پدر و مادرها دارند. در حالی که بچهها از سن نوزادی به بعد، حداقل ۸ ساعت و گاهی ۱۸ تا ۲۰ ساعت در شبانهروز میخوابند.
اما خواب آنها بریده بریده و منقطع است و اینطور نیست که طولانی بخوابند. معمولا هر بچهای در شبانهروز در یک بازه زمانی حدود ۳ تا ۴ ساعت به طور عمیق میخوابد و بچههایی که تازه به دنیا آمدهاند معمولا در طول روز میخوابند و شبها بیدارند. به همین دلیل بیشتر پدر و مادرها بدون توجه به این موضوع، شگله دارند که چرا نوزادشان نمیخوابد. اما درواقع نوزادان خواب خوب و درستی دارند.
تعداد زیادی از مردم بهطور ذاتی کمخوابتر از دیگران هستند و با کمترین میزان خواب سیستم بدنشان شارژ میشود و بقیه هم سیستم معمول ۶ تا ۸ ساعت خواب را دارند. نوزادان و کودکان هم معمولا بالای ۸ تا ۱۰ ساعت خواب دارند. اما مهمترین موضوع در بیخوابی نوزادان که کمتر به آن توجه میشود گرما است.
به همین دلیل دکتر متقی میگوید: متاسفانه بیشتر خانوادهها به خنک شدن دما حساس هستند و به محض اینکه هوای خانه خنک شد و بچه سرفه کرد،تصور میکنند او سرما خورده است. برای همین، جای بچه همیشه گرم است و بدن او به دلیل گرما، آب از دست میدهد و نوزاد همیشه کلافه، بیقرار و نا آرام است.
علائم این گرمازدگیها شامل قرمزی پوست نوزاد، عرق کردن زیر بغل، جوشهای زیر گردن و پشت بچه میشود. علاوه بر گرما،ممکن است عوامل دیگری مانند کمآبی،نفخ شکم، دلدرد،گرسنگی و عوامل دیگر باعث بیخوابی نوزاد شود.
در صورتی که نوزاد مبتلا به بیماری نباشد،تغذیه مناسب داشته باشد و ناراحتی جسمی مانند نفخ و گاز معده،گوشدرد و عفونت نداشته باشد، سیستم طبیعی خواب خود را دارند. بهاین صورت که در طول روز یا شب چند ساعت میخوابند، بیدار میشوند،شیر میخورند، کمیبیقراری میکنند، دوباره میخوابند و این جریان را بهطور طبیعی ادامه میدهند.
اما زمانی که پدر و مادر متوجه شدند نوزادشان روند طبیعی همیشگی را در خوابیدن ندارد، یعنی مشکلی وجود دارد که باید شناسایی شود و اصلاح شود. بنابراین وقتی نوزاد بیقرار است، عصبی میشود و گریه میکند، یعنی مشکلی دارد که پدر و مادر هنوز متوجه مشکل او نشدهاند.
دکتر متقی درباره شرایط خوابیدن نوزاد توضیح میدهد: معمولا بچههای کمخواب با کمترین میزان خواب انرژی بدنشان تامین میشود و نیازی به خواب بیشتر ندارند. به همین دلیل گفته میشود که بچهها را نباید خواباند و خواب باید به سراغ آنها بیاید. اما زمینه و شرایط باید برای خوابیدن آنها فراهم باشد و برای اینکه بچه راحت بخوابد باید محیط ساکت، کمنور و بیسر و صدا باشد.
در محیطهای پر سر و صدا و پر نور که حالتهای هیجانی هم در آنها زیاد است،بچهها خوابشان کم میشود. مخصوصا در بچههای بزرگتر، وقتی با آنها بیشتر بازی کنند و حالتهای هیجانی برایشان پیش بیاید، طول میکشد تا خوابشان ببرد. چون آن حالت هیجانی مغز باید آرام شود تا بچه بتواند بخوابد.
معمولا در صورتی که بیخوابی غیرعادی باشد، باید دنبال علتی برای آن گشت. بر همین اساس دکتر متقی میگوید: گاهی عفونت گوش، عفونت ادراری،عفونت گوش و یا عاملی دیگر باعث میشود که سیستم عصبی نوزاد مختل شود. بنابراین نوزادای که روند خوابش خوب بوده اما حالا بهم خورده و یا بچهای که کمخواب بوده و حالا کمخواب تر شده، باید معاینه و بررسی شوند تا مشکلشان تشخیص داده شود.
بسیاری از والدین از سحرخیز بودن بچههایشان شکایت میکنند در حالی که سیستم طبیعی بدن انسان این است که در تاریکی شب و نور کم، زود بخوابند و زود هم بیدار شوند. پس سحرخیز بودن بچهها بد و غیرطبیعی نیست. خواب نوزاد ثابت است و وقتی بدنش انرژی پیدا کرد، خودش بیدار میشود.
این متخصص نوزادان و کودکان، راهکارهایی برای آرام کردن بچههای بدخواب ارائه میدهد و میگوید: در صورتی که بچه کمخواب یا بدخوابشد،پدر و مادر باید او را آرام کرده و سعی نکنند به زور دوباره او را بخوابانند. باید محیط را برای او آرام، بیصدا و کمنور کنند و بررسی کنند که نوزادشان گرسنه یا تشنه است و یا درد دارد.
معمولا همه لباسها و پوشک بچههای نوزاد و شیرخوار باید چک شود تا مشخص شود که پوست او تحریک نشده و جوش نزده باشد. کودکان بزرگتر که خوابشان تحت شرایطی کم شده باشد، کمحوصله، بیخواب ،کماشتها میشود و عصبی میشوند و بیخوابی که از حدی بگذرد میتواند آنها را تحریکپذیر کند.